در نتیجه، تعیین میزان خسارات آب و هوایی دشوار است. Moody’s Analytics تخمین می زند که حتی 2 درجه سانتیگراد گرمایش تا سال 2100 69 تریلیون دلار برای جهان هزینه خواهد داشت و اقتصاددانان انتظار دارند که این تلفات با افزایش دما ادامه یابد. در یک نظرسنجی اخیر، اقتصاددانان برآورد کردند که هزینه معادل 5 درصد تولید ناخالص داخلی جهانی در 3 درجه سانتیگراد گرم شدن (مسیر ما تحت سیاست های فعلی) و 10 درصد برای 5 درجه سانتیگراد خواهد بود. تحقیقات دیگر نشان می دهد که اگر روند گرمایش فعلی ادامه یابد، تولید ناخالص داخلی سرانه جهانی تا پایان قرن بین 7 تا 23 درصد کاهش می یابد – یک ضربه اقتصادی معادل همه گیری های متعدد ویروس کرونا در هر سال. و برخی می ترسند که این موارد دست کم گرفته شود.
در حال حاضر، مطالعات نشان می دهد که تغییرات آب و هوایی درآمد فقیرترین کشورها را تا 30 درصد کاهش داده و بهره وری کشاورزی جهانی را 21 درصد از سال 1961 کاهش داده است. رویدادهای آب و هوایی شدید نیز هزینه زیادی را به همراه داشته است. در سال 2020، تنها در ایالات متحده، بلایای مرتبط با آب و هوا مانند طوفان، خشکسالی و آتش سوزی جنگلی، نزدیک به 100 میلیارد دلار خسارت به مشاغل، اموال و زیرساخت ها وارد کرد، در حالی که میانگین 18 میلیارد دلار در سال در دهه 1980 بود.
با توجه به قیمت گزاف بی عملی، بسیاری از اقتصاددانان می گویند که پرداختن به تغییرات آب و هوایی معامله بهتری است. مثل آن ضرب المثل قدیمی است: یک اونس پیشگیری ارزش یک پوند درمان دارد. در این صورت، محدود کردن گرمایش، آسیبها و نابرابریهای آتی ناشی از تغییرات آب و هوایی را تا حد زیادی کاهش میدهد. همچنین به اصطلاح مزایایی مانند نجات جان یک میلیون نفر در سال با کاهش آلودگی هوا و میلیونها نفر دیگر از خوردن رژیمهای غذایی سالمتر و سازگار با آب و هوا را به همراه خواهد داشت. حتی برخی از مطالعات نشان میدهند که تحقق اهداف توافق پاریس میتواند شغل ایجاد کند و تولید ناخالص داخلی جهانی را افزایش دهد و البته مهار تغییرات آب و هوایی از بسیاری از گونهها و اکوسیستمهایی که انسانها به آنها وابسته هستند – و بسیاری از مردم معتقدند که ارزش ذاتی خود را دارند، در امان خواهد ماند.
چالش این است که ما باید اکنون انتشار گازهای گلخانهای را کاهش دهیم تا بعداً از آسیبهای بعدی جلوگیری کنیم، که نیاز به سرمایهگذاریهای بزرگ در چند دهه آینده دارد. و هر چه بیشتر تأخیر کنیم، برای رسیدن به اهداف پاریس هزینه بیشتری خواهیم پرداخت. یکی از تحلیلهای اخیر نشان داد که رسیدن به صفر خالص تا سال 2050 تقریباً دو برابر هزینهای برای ایالات متحده خواهد داشت، اگر به جای اقدام در حال حاضر تا سال 2030 صبر کنیم. اما حتی اگر هدف پاریس را نادیده بگیریم، اقتصاد همچنان دلیل محکمی برای اقدام اقلیمی است، زیرا هر درجه گرمایش بیشتر هزینه بیشتری برای ما خواهد داشت – به دلار و جان.
بازگشت به بالا.
ورونیکا پنی گزارش کمک کرد
عکس های مصور استر هوروات، مکس ویتاکر، دیوید موریس اسمیت و تالیا هرمان برای نیویورک تایمز. استر هوروات / موسسه آلفرد وگنر