برای طرفداران موسیقی که بعد از Napster اما قبل از Spotify – تقریباً در دهه اول دهه 2000 – به بلوغ رسیدند، اینترنت می تواند مانند یک جنگل مسحور شده به نظر برسد. هر روز جایزه جدیدی برای افراد تشنه موسیقی، مقاوم در برابر حق چاپ و مجهز به پهنای باند ارائه می شود.
ثمرات این اکوسیستم – آهنگهای جدید یا منتشر نشده با منشأ کلی مبهم – را میتوان مستقیماً از پلتفرمهای اشتراکگذاری فایل مانند Napster یا هر تعداد تابلوی پیام تحت رهبری طرفداران دانلود کرد. اما این دوران با ظهور وبلاگ MP3 به اوج خود رسید.
«عصر وبلاگ»، پادکست جدیدی از برادران اریک و جف روزنتال، رستاخیز پر زحمتی از شخصیتها و رویدادهایی است که این قالب فروتنانه – سیاهههای اسکرول عمودی از تصاویر، متن و لینکهای دانلود – را به چنین نیروی لرزهای در لگن تبدیل کرده است. – هاپ در اوج خود، که پادکست بین سالهای 2007 و 2012 قرار میدهد، شبکهای عمدتاً غیرمتمرکز از نشریات شبه ناشناس، هم مطبوعات جریان اصلی موسیقی و هم شرکتهای بزرگ ضبط را به شکل خود بازسازی کردند و هنرمندانی مانند دریک، کید کودی و ویز خلیفه را که صدایشان منحرف شد، ارتقا داد. از موسیقی باشگاهی با تستوسترون در رادیو.
روزنتال ها، شخصیت های اینترنتی قدیمی که بیشتر به خاطر بازی کمدی هیپ هاپ خود یعنی ItsTheReal شناخته می شوند، این سریال را در طول سه سال همه گیر نوشتند و گزارش دادند. (این توسط شرکت رسانه ای فارل، Othertone منتشر شده است.) ده ها وبلاگ نویس و هنرمندی که به ستاره های صحنه تبدیل شده اند – با کسب میلیون ها طرفدار حتی به همان اندازه که بیکار مانده اند – داستان های خود را تعریف می کنند که برادران در 10 قسمت کلی موضوعی به هم می چسبانند. شش منتشر شده است).
بنیانگذار Nah Right – صفحه اول اینترنت رپ در اواخر دهه 2000 – به طور گسترده در این مجموعه ظاهر می شود و صاحبان Fake Shore Drive شیکاگو، The Smoking Section مستقر در نشویل، Mixtape-centric 2DopeBoyz و به همراه دارند. MissInfo.TV با پشتیبانی داغ 97، در میان دیگران. در مجموع، روزنتال ها بیش از 150 مصاحبه انجام دادند که شامل بیش از 500 ساعت نوار خام بود.
در یک مصاحبه ویدیویی اخیر، جف، 38، و اریک، 42، در مورد موضوعات خود، یادآوری فرهنگ دیجیتال و آنچه باعث نابودی عصر وبلاگ شده است، بحث کردند. اینها گزیده هایی از گفتگو ویرایش شده است.
ایده اولیه نمایش چه بود؟
جف روزنتال ما به مدت پنج سال این پادکست مصاحبه هفتگی را با نام «اتلاف وقت» انجام میدادیم، اما وقتی همهگیری اتفاق افتاد، تقریباً بلافاصله متوقف شدیم. واقعاً منطقی نبود که مردم برای ضبط به آپارتمان ما بیایند. بنابراین من شروع به انجام کاری روایی کردم و بلافاصله به ایده “دوران وبلاگ” رسیدیم.
اریک روزنتال ما میدانستیم که اگر قرار باشد زمان زیادی را برای چیزی صرف کنیم، باید چیزی باشد که عمیقاً درگیر آن بودیم و واقعاً به آن اهمیت میدادیم. و وقتی در مورد وبلاگها فکر میکردیم – منظورم این است که ببینید، وقتی هیچ مدرکی دال بر وجود NahRight.com وجود ندارد، هیچ صفحهای در ویکیپدیا وجود ندارد، این یک فکر ترسناک است. ما فکر میکنیم که همه این مکانها شایسته بناهای تاریخی هستند، بنابراین میخواستیم مطمئن شویم که بهدرستی از آنها یاد میشود.
این صحنه بسیار گسترده ای بود. چگونه آن را به یک داستان تبدیل کردید؟
ERIC وقتی برای اولین بار شروع کردیم، جف چنین گفت: “خوب، اولین چیزی که نیاز داریم یک تابلوی اعلانات غول پیکر است.” بنابراین، ما به استیپلز رفتیم و این تابلوی اعلانات 6 فوتی در 4 فوتی را گرفتیم و همه این کارتهای یادداشت را در آنجا قرار دادیم، همانطور که در «شنبه شب زنده» میبینید. واقعاً برای ما مهم بود که یک روایت قانع کننده باشد. ما همیشه دوست داشتیم که شبیه تلویزیون پرستیژ باشد، مانند یک برنامه یکشنبه شب HBO.
آیا مصاحبه هایی وجود داشت که گرفتن آنها به خصوص سخت بود؟
ERIC خب، همه گیری هم هدیه بود و هم نفرین. ما تنها کسانی نبودیم که در خانه نشسته بودیم، بنابراین گرفتن Big KRIT یا Wiz Khalifa یا Curren$y یا Karen Civil روی تلفن کمی آسانتر بود.
جف مهم ترین فردی که باید با او صحبت می کردیم اسکای بود [an information technology worker in Yonkers, N.Y., when he founded Nah Right in 2005]، که هرگز واقعاً مصاحبه عمیقی انجام نداده است.
ERIC او همچنین کسی است که در روزهای وبلاگ مورد تجلیل قرار گرفته و سپس فراموش شده است و احساس میکند توسط تجارت و صنعت موسیقی سوخته است، که در پادکست به آن میپردازیم.
جف اما شما نمی توانید داستان وبلاگ ها را بدون او تعریف کنید. برای ما، نه راست همیشه خورشید این جهان بود.
اگر دوران وبلاگ در سال 2012 به پایان رسید، چه چیزی باعث مرگ آن شد؟
جف مثل مرگ هزار بریدگی است. هیچ پاسخی وجود ندارد. اما یکی از چیزهایی که در فرآیند تحقیق در این مورد کشف شد، این بود که شرکت های بزرگ موسیقی چه فشاری را در پشت صحنه بر این سایت ها وارد می کردند. و همچنین تعدادی زخم به خود وارد شده بود.
ERIC با وبلاگها، مانند هر پروژه پرشور یا کلوپ شبانهای جذاب، وقتی به اندازه مشخصی تبدیل شد، از خراب کردن دروازهبانها به دروازهبان تبدیل میشوید. شما مکان باحالی بودید که ویز خلیفه و کرن$ی و جی کول و همه این افراد را به تن کردید. اما چه اتفاقی میافتد که Odd Future، این بچههای اسکیتبرد اهل لس آنجلس، تصمیم میگیرند که دیگر باحال نیستید، که دشمن هستید؟ وقتی شروع به گفتن می کنند من نیازی ندارم که ایمیل من را باز کنید و موسیقی من را قرار دهید. من می خواهم به Tumblr بروم و موارد خودم را مدیریت کنم. این یک معامله بزرگ است.
آیا امروز معادل یا نوادگانی از وبلاگ ها می بینید؟
ERIC اگر دوران میکستپ قبل از وبلاگها بود، و دوران ساوندکلاد پس از آن اتفاق افتاد، اکنون به وضوح در دوران استریم زندگی میکنیم. مکانی مانند RapCaviar در Spotify احتمالاً بزرگترین دروازه بان همه آنها در حال حاضر است. میتوانید بگویید که یوتیوب هم همینطور است، اما تا آنجا که افراد تأثیرگذار تصمیم میگیرند به چه چیزی گوش کنند، احتمالاً کارل چری و تیمش در RapCaviar هستند.
و در مورد پادکست ها چطور؟
جف پادکست ها بسیار طولانی تر و خسته کننده تر هستند. [Laughs]
ERIC درست است که یک نفر با صدای بسیار خاص و منحصر به فرد 15 سال پیش پشت کیبورد بود و اکنون همان آدم پشت میکروفون است.
آیا شما یک الویت دارید؟
جف 15 سال پیش اینترنت یک بی گناهی و اصالت داشت. و آن سالهای دوران اوباما در نگاه به گذشته بسیار خوب به نظر میرسند. و من جوانتر بودم. اما این روزها بهتر غذا می خوریم.
ERIC ما الان بهتر می خوریم درست است.